کارآفرینی؛ قسمت دوم
شنبه 21 مهر 97
هفته گذشته از کلیت شخصیت کارآفرینان صحبت کردیم و امروز به طور دقیقتر از ویژگیهای شخصیتی آنها میگوییم.
بیایید نگاه دوبارهای به زندگی کارآفرینانی که در هفته اول از آنها نام بردیم بیندازیم:
ابوالفضل خانجانی، کارآفرین موفق ایرانی، کودکی خود را همراه با شش خواهر و برادر، در روستایی گذراند که مشکلات معیشتی بسیار و درگیر شدن پدر خانواده با بیکاری و اعتیاد، باعث کارکردن این جوان دوستداشتنی مصمم در هفتسالگی شد. درگیری با زندگی و مشکلات فراوان، مشغول شدن به عنوان سرایدار یک کارخانه، تحمل مصائب بسیار و.. همه و همه به جایی رسید که حالا او با روحیه فوقالعاده و تحمل مشکلات جدی پیش روی مسیرش، از کارآفرینان موفق کشورمان است.
یا استیو جابز، مخترع، نوآور و کارآفرین موفق آمریکایی، کودکیایش را به دور از پدر مادر تنیاش گذراند. البته به گفته خودش، کسانی که کنار آنها زندگی میکرد هزار درصد تنی بودند. استیو در جوانی سراغ کارهای بسیاری از جمله تحصیل رفت ولی در هیچ کدام از این کارها جاذبهای نیافت تا باقی عمرش را صرف آن کند. همین است که با انصرافش از دانشگاه در شرایطی که فکرش را نمیکنیم مواجه میشویم.
بیلگیتس نیز به نوعی دیگر!
هر کدام از این کارآفرینان ماجراهایی دارند که کتابی از آنها نوشته میشود اما با نگاه اجمالی به داستانهایشان و البته زندگی دیگر کارآفرینان، به نقاط مشترک زیادی میرسیم که این افراد را در سراسر جهان، با هر رنگ پوست و فرهنگ و ملیتی، در یک گروه معنوی ارزشمند جمع میکند.
اغلب کارآفرینان مشکلات و سختیهای زیادی را در زندگی پشت سر گذاشته و اغلب کودکی سختی داشتند. این افراد معمولا در شغل یا فعالیت قبلی خود با سرخوردگیهایی مواجه میشوند که مخالف با روحیه استقلالطلبیشان بوده، و همین موضوع انگیزه، انرژی و فکر راهاندازی یک کسب و کار ایدهآل را در ذهنشان پرورش داده است.
بحث تحصیلات در این افراد یک بحث واگرا و یک موضوع حل نشده است. چیزی که از بررسیها بدست میآید، مبنی بر اهمیت کمتر تحصیل در زندگی کارآفرینان گذشته بوده. که البته امروزه، با پیشرفت صنعت، اقتصاد و درگیر شدن افراد بیشتری با کارآفرینی، اهمیت تحصیل و کسب دانش در این راه دوچندان شده است. کما این که تحصیل باعث میشود تا حد خوبی از شر آزمون و خطاهای مسیرمان راحت شویم.
ادامه دارد..