وقتی که گفتم یفقهو قولی و براورده کردی...

تو یه کلام بی‌نظیر بود. بی‌نظیییییر.

تیم ششم بودیم و ترکوندیم! وقتی همه از ارائه‌های خسته‌کننده و اسلایدای تکراری و بی‌روح خوابشون گرفت، من اومدم وسط کلاس و با یه شروع پرانرژی و راه رفتن بین بچه‌ها، همه توجه‌ها رو به خودم جلب کردم :) بعدشم که حسین اومد و با سوال غافلگیر کننده‌ش بلافاصله بعد از اخرین جمله من، همه نگاه‌ها رو برد سمت خودش. استاد از اول تا اخر ارائه‌مون یه لبخند عمییییق داشت. لبخندی که بیشتر از همه بهم انگیزه فوق‌العاده بودن می‌داد.

اخرشم تی‌ای اومد و گفت که ارتباطمون باهاش رو حفظ کنیم و گفت که تو جلسات هفتگیمون شرکت می‌کنه ^____^

تو یه کلمه اگه بخوام بگم، ما ستاره مجلس بودیم و به نظرم اون نظر اولیه استاد که باید جلبمون میشد، به شدت قوی و محکم عملی شد. 

و همه اینا یعنی از این به بعد باید فوق‌العاده‌تر از همیشه باشیم، چون دیگه رومون زومن و ازمون انتظار بهترین بودن دارن :)

آقاگل ‌‌
۱۸ مهر ۱۹:۳۰
همه بهترینا *-^

fatemeh ^__^ :

*___________*

+ یه تنه داری صنعت ارتباطات وبلاگ رو می‌چرخونی :دی
دمت گرم :)))
الی
۱۹ مهر ۱۲:۴۸
حاجی به قول خودت یه چیز جدید بگو! والاااااا. شاخ بودنت که بر همگان معلوممممه
ماچ برر تو باد دخترم 😘😘

fatemeh ^__^ :

ببببهههه بببه :)))
ببین کی اومده :))
اخ که دیروز چقددر جات خالی بود :))
امین
۲۸ اسفند ۱۴:۵۳
من از اول تا آخرش فقط داشتم به استاد نگاه میکردم
یه خنده خاصی داشت اصلا

fatemeh ^__^ :

خیلی خوب بود :دی
فقط حیف فیلمش رو نداریم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کوله به دوشی‌ها..