کارآفرینی؛ قسمت چهارم
شنبه 5 آبان 1397
هفته گذشته، صحبت را میان ویژگیهای یک کارآفرین، تمام کردیم. با توجه به همه خصوصیاتی که شمردیم، یعنی روحیه ریسک پذیری، برخورداری از مرکز کنترل درونی، ازخودگذشتگی، توانایی تحمل ابهام و سختی، نیاز به استقلال طلبی، رسیدن به رضایت شخصی و .. کارآفرینی یک فرآیند اجتماعی شدن است. چیزی که واضح و صریح است، وجود جامعه به عنوان عامل اصلی موفقیت یک کارآفرین است. اگر مردمی وجود نداشته باشند، و اگر ارتباطی بین کارآفرین و جامعه، چه فکری، چه احساسی و چه منفعتطلبی، وجود نداشته باشد، اساسا مقوله کارآفرینی و پاسخ به تمام ویژگیهای ذکر شده، از بیخ و بن بیاعتبار میشوند. از طرفی فرآیند شروع، پیش بردن و تمام کارهای انتزاعی و اجرایی کارآفرینی یک فرآیند تیمی است. پس علاوه بر ویژگیهای قبلی، یک کارآفرین موفق کسی است که، از طرفی توانایی ارتباط (نه لزوما کلامی و مستقیم) با مخاطب خود را داشته باشد و از طرف دیگر، با توجه به ویژگیها و خصوصیتهای رفتاری خود، در انتخاب تیم و مرحله بعد، ارتباط با تیم خود، نهایت دقت، صبوری و همکاری را داشته باشد.
مسئلهای که توجه به آن حائز اهمیت است، درک این نکته و موضوع است که ما در وهله اول، برای ارضای نیازها و موفقیت خودمان سمت کارآفرینی میرویم و در این جا، مفهوم موفقیت فردی، به گروه و جامعه گره عمیقی خورده است. در یک کلام، ضربالمثل "همه برای یکی؛ یکی برای همه" را برای تن کارآفرینی دوختهاند.
مفهوم بعدی که در این هفته تنها به معرفی تیتروار آن میپردازیم، انواع کارآفرینی است. وقتی وارد فضای راهاندازی یک کسب و کار جدید میشوید، باید قبل از هرچیز برای خودتان مشخص کنید که هدفتان از شروع این کار چیست. کسب و کارهای جدید به طور کلی در سه دسته کارآفرینی فردی، سازمانی و اجتماعی جای میگیرند که صحبت درباره هرکدام از این مباحث را به هفتههای بعد موکول میکنیم.
شاید برایتان جالب باشد تا صرفا، با توجه به اسم هر یک از این دستهبندیها، به این فکر کنید که، کسب و کار شما در کدام گروه قرار میگیرد؟
ادامه دارد...